اي همه دلبري و زيبايي

شاعر : انوري

بر دلم هيچ مي‌نبخشايياي همه دلبري و زيبايي
شايد اندي که تو برآساييدل مسکين فداي رنج تو باد
خونم از ديده چند پالايياي سرم را ز ديده لايق‌تر
چرخ را دستبرد ننماييکارم از دست چرخ پرگرهست
گره هفت چرخ بگشاييگر بخواهي به حکم يک فرمان
انوري را دگر چه فرماييدل به تو دادم و دهم جان نيز